به گزارش قدس آنلاین، محمود احمدینژاد از چندین ماه قبل تاکنون نشان داده که علاوه بر جنجال سازی در داخل کشور از تیتر یک شدن رسانههای ضدانقلاب و حتی منافقین هم ابایی ندارد و این دوران گرچه ماحصل سالها اقدامات اینچنینی وی است ولی می توان گفت دوره جدیدتری از دوران سیاسی وی در حال رقم خوردن است. دورانی که می توان گفت با "احمدی نژاد جدید" روبه رو هستیم.
اما پس از هر حرکت و اقدامی از طرف وی تلویزیون و وب سایت بی بی سی فارسی به تریبون رایگان او و دوستان بهاریش تبدیل می شود. البته بی بی سی فارسی برای هر شخصیتی از داخل کشور که با مواضع نظام فاصله گرفته، شیوه و روش خاصی پیش گرفته است و این رویه جدیدی محسوب نمی شود بلکه یکی از اصول این رسانه محسوب میشود.
اما ذیل این اصل، نحوه پوشش اخبار، آیت الله هاشمی، خاتمی و روحانی با تاکتیکهای متفاوتی در این رسانه انگلیسی صورت گرفته است. به گونه ای که نوع خط رسانه ای حتی درباره خاتمی و روحانی ببا یکدیگر تفاوت های جدی دارد که البته برای کارشناسان رسانه و رصدگران سیاسی چندان پیچیده نیست.
بی بی سی فارسی به عوان رسانه رسمی وزارت خارجه انگلیس، بر اساس اصول و منافع دولت مذکور خود وظیفه دارد بهترین و مناسب ترین خط رسانه ای را در برابر افراد موثر در ایران دنبال کند، تا نهایت منافع انگلیس از طریق پوشش رسانه ای و تبلیغاتی درباره آن فرد و جریان سیاسی تامین گردد. در همین راستا نیز بی بی سی فارسی "احمدی نژاد" جدید را نیز با اصول ویژه و مختص او دنبال می کند.
اما بی بی سی فارسی از احمدی نژاد جدید چگونه استقبال کرده است؟
قبل از پاسخ به این سوال باید در شرایط فعلی فهم درستی از سیاستگذاریهای این روزهای بی بی سی را داشت. بی بی سی در شرایط فعلی یک پازل ویژه درباره سیاست داخلی ایران را دنبال می کند و بر اساس همین پازل نیز چینش خبر و تحلیل دارد. این پازل رسانهای البته در ذیل یک گزاره کلی از محاسبات وزارت خارجه و دستگاه امنیتی انگلیس قرار دارد: "رصد و تولید محتوای دایم براساس دورهای گذار افکار عمومی ایران به سمت ناامیدی از کارآمدی نظام و تولید سرمایه اجتماعی پایدار در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای اعتراضات گسترده مردمی"
بر اساس همین گزاره، تاکتیک رسانه بی بی سی مدام در حال عوض شدن است. همچنانکه مشاهده میشود بی بی سی فارسی حتی در اقدامی کم سابقه انتقاد از خاتمی را نیز به صورت هدفمند با هشتک #براندازم راه میاندازد. که البته نوعی تست در افکار عمومی نیز محسوب میشد. ولی بی بی سی نهایتا باید سرمایه اجتماعی پایدار برای عبور از جمهوری اسلامی ایجاد کند و این هدفگذاری نهایی است.
در این راستا حتی عبور از اصلاح طلبان – در صورتی که به عنوان نیرویی که همچنان بخواهند در درون جمهوری اسلامی باشند و تغییر اساس نظام را دنبال نکنند- را نیز در لا به لای اخبارش مطرح می کند. از سوی دیگر این به بهانه تقابل قطعی با اصلاح طلبان یا شخص خاتمی نیست. بلکه تاکتیک تحت فشار قرار دادن جریان اصلاحات برای همسویی بیشتر با سیاست های نهایی بی بی سی محسوب می شود.
در همین راستا نیز مشاهده می شود که بی بی سی فارسی هنوز هم در برابر خاتمی سیاست رسانه ای حفظ وجهه اپوزسیونی و عدم تخریب شخصیت سیاسی و تبلیغ مرام اجتماعی و فرهنگی او را دنبال می کند و البته همچنان تلاش دارد تا او به عنوان تکیه گاه و لیدر اپوزسیون درون محیط داخلی ایران در برابر جمهوری اسلامی حفظ بشود.
البته مدارای بی بی سی فارسی با خاتمی _ که نخواهد براندازی کامل را دنبال کند- نیز تا زمان دستیابی به اپوزسیونی فراگیر تر از اصلاح طلبان و تندروتر از لیدرهای آن خواهد بود. اپوزیسیونی که بتواند بار عبور از انقلاب اسلامی در جامعه را تا براندازی کامل جمهوری اسلامی پیش ببرد.
در هر صورت ذیل همین استراتژی بی بی سی فارسی هر فرد، جریان، فرقه و جناح سیاسی که به اصل نارضایتی از نظام و ناامیدی از کارآمدی جمهوری اسلامی کمک کند، زیر چتر حمایت رسانه ای خودش قرار می دهد.
بنابراین بی بی سی فارسی گرچه در ادبیات رسانه اش با احمدی نژاد به مهربانی خاتمی نیست ولی او را در سرلیست پوشش رسانه ای خود حتی هم ردیف خاتمی و روحانی قرار داده است. زیرا بی بی سی، راهبرد تجمیع سرمایه اجتماعی روحانی، خاتمی، احمدی نژاد و هر شخص و گروه دیگری که تولید نارضایتی و ناامیدی از نظام و اپوزسیون سازی از جمهوری اسلامی را داشته باشد، در دستور کار قرار دارد و آن را یک راهبرد همیشگی میداند. به همین دلیل بی بی سی همان نگاه راهبردی به احمدی نژاد را دارد که امروز به خاتمی دارد و دیروز به آیت الله هاشمی داشته است؛ هرچند ادبیات و تاکتیک آن در ظاهر متفاوت باشد.
اما از رصد مطالب سایت بی بی سی فارسی می توان محورهای ذیل را به عنوان نگاه راهبردی جددید بی بی سی فارسی درباره "احمدی نژاد جدید" مطرح کرد:
*احمدی نژاد فرصتی برای تثبت موارد ادعایی فتنه ۸۸ و تطهیر عوامل فتنه
* اپوزسیونی با قابلیت اظهارات صریح تر دربرابر نظام و رهبری
* تخریب نهادهایی که بیشتر مانع اپوزیسیون (قوه قضاییه، سپاه، شورای نگهبان و...) هستند
* ناامیدی اقشار متوسط به پایین (ناامیدی اقشار متوسط به بالا عموما از طریف اصلاح طلبان و اپوزیسیون خارج نشین پیگیری می شود)
* مشغول سازی ایران با گسترش تنش در میان شخصیت های تاثیر گذار درون محیط داخلی و حاکمیت جمهوری اسلامی
* تخریب اصولگرایان
* کاهش مقبولیت و مشروعیت مردمی ئ قداست زدایی از نظام
* چنگ اندازی به وجهه و اقتدار رهبری
* و...
*ایستادگی در برابر رهبری!
بی بی سی فارسی طی گزاشی می نویسد: " نمی دانیم در گعده های سه نفره احمدی نژاد و مشایی و بقایی چه می گذرد اما هر چه هست خروجی مشورت ها هر روز این گروه سه نفره را از رهبری و اصولگرایان دورتر می کند. احمدی نژادی ها کارهای عجیبی می کنند، به خاتمی رییس جمهور اصلاحات که در حصری نیمه رسمی است نامه می نویسند. تاکید بر ولایت فقیه در گفته هایشان کمرنگ می شود و حتی از ضرب و شتم مخالفان در انتخابات سال ۸۸ اعلام برائت می کنند و آن را به گردن بخشی از نظام می اندازند که در اختیار دولت نیست."
در هشت سال گذشته، دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی، هر کسی را که نتیجه انتخابات جنجالی سال ۸۸ را زیر سوال برد و نقد کرد، بی بصیرت خواند و حالا رد صلاحیت احمدی نژاد به نوعی رد صلاحیت شورای نگهبان و خط بطلانی بر بصیرت رهبری نیز به شمار می آید.
این گزاش تصریح می کند: " احمدی نژاد علاقه دارد تا او را به عنوان تنها کسی بشناسند که می تواند خلاف نظر رهبری عمل کند چه اینکه در دوران ریاست جمهوری اش، ده روزی خانه نشست و نا رضایتی اش را از گماردن وزیر اطلاعاتِ منظور رهبری، نشان داد."
نظر شما